Page 14 - ماهنامه نبض توسعه نسخه سوم
P. 14
دانش گاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز
معاونت توسعه مدیریت و منابع
زمانی که کارفرما به یک کارمند حقوق سالیانه میدهد ،به نفع کارمند و به ضرر کارفرما است ،در اینجا منافع دو گروه در تضاد با یکدیگر قرار
دارد ولی این موقعیت ،یک موقعیت تعارض منافع نیست .تصادم و تقابل منافع به تنهایی عامل ایجاد تعارض منافع نیست .تعارض منافع زمانی شکل
م یگیرد که نفع یا منافع ناب هجا ،مانع انجام صحیح و بیطرفانهی وظایف محولشده میشود .تضاد بین کارمند و کارفرما یک تضاد «توجی هپذیر» و
«طبیعی» است که از ماهیت کنش بین دو موجودیت دارای منافع ناهمسو ناشی میشود .بنابراین به عنوان اولین تفاوت باید گفت تضاد منافع یا منافع
متضاد ،یک موقعیت «میان فردی» ( )Interpersonalاست؛ در حالی که موقعیت «تعارض منافع» یک موقعیت «درون فردی» ()Intrapersonal
است ،بدین معنا که دو یا چند نفع در درون یک موجودیت با یکدیگر در تعارض قرار میگیرند .به عنوان مثال زمانیکه یک فرد بین منفعت شخصی
خود و منفعت عالی کشور در جایگاه نمایندگی مردم در پارلمان ،دچار تعارض منافع میشود ،هر دو منفعت در درون فرد قرار دارد .در اینجا نفع
ناب هجا یک نفع عارضی است که توجیهناپذیر است.
zتعارض منافع در نظام حمکرانی
تعارض منافع به عنوان یک مفهوم عام در تمام عرصههای اجتماعی از روابط خانوادگی تا روابط بین سازما نها وجود دارد .خروجی موقعیتهای تعارض
منافع در هر عرصهای متفاوت است .یکی از عرصههای مهم ،حوزهی حکمرانی است .از آ نجایی که حکومت نماینده و مدافع حقوق عمومی جامعه
است ،انتظار م یرود در تحقق منافع ب هجا و خیر جمعی کوشا باشد .بنابراین شناخت و بررسی مفهوم تعارض منافع در حوزه حکمرانی بسیار ضروری
است .مثالهای زیر م یتوانند در فهم موقعی تهای تعارض منافع در حوزه حکمرانی راهگشا باشند:
مثال اول :طی فراخوان عمومی یک سازمان دولتی برای استخدام نیروی جدید ،عدهای داوطلب ،جهت مصاحبه و گزینش به سازمان مذکور مراجعه
کردهاند .بر حسب اتفاق ،پسر یکی از اعضای هیأت گزینش نیز در میان مراجعین قرار دارد.
مثال دوم :یک مسئول در سازمان دولتی «الف» دارای پست تصمیمگیری است و شرکت خصوصی «ب» طرف قرارداد این سازمان دولتی است .این
در حالی است که آن مسئول دولتی همزمان در شرکت «ب» نیز دارای سهام است.
مثال سوم :رئیس بانک مرکزی بلافاصله پس از پایان دوره مسئولیت به مدیریت یکی از بان کهای خصوصی منصوب میشود .یا قبل از تصدی سمت
ریاست بانک مرکزی ،مدیرعامل یک بانک خصوصی بوده است.
مثال چهارم :در یک مزایدهی دولتی ،شرکت (الف) به عنوان ناظر و شرکت (ب) به عنوان مجری یک پروژه ،انتخاب میشوند .این نظارت در حالی
صورت م یگیرد که بیش از 50درصد سهام شرکت (ب) متعلق به شرکت (الف) است.
مثال پنجم :طبق آیی ننام ههای یک وزار تخانه ،جهت ارزیابی عملکرد شرک تهای تابعه ،هلدینگ «الف» به عنوان یک سازمان فرادست شرکتها،
مکلف است تا گزارشهای ماهیانه از عملکرد همهی شرک تهای تابعه را ارائه دهد .این در حالی است که ارزیابی عملکرد هلدینگ «الف» بر اساس
گزارشهای ماهیانهی شرکتهای تابع هی آن انجام میگیرد.
هما نطور که در تمام مثالهای بالا مشاهده میشود ،موجودیتی که در موقعیت تعارض منافع قرار دارد یک کارگزار یا سازمان دولتی است .برای ارائ هی
تعریفی که موارد مذکور را ب هطور خاص در برگیرد ،لازم است تعریف عمومی تعارض منافع ،محدودتر شود.
zنحوه تمایز بنی نفع به جا و نفع نابجا
پس از تعریف تعارض منافع در حوزه حکمرانی پرسشی که به ذهن خطور م یکند این است که چگونه میتوان در موقعیتهای مختلف ،بین نفع
ب هجا و نابهجا تمایز قائل شد؟ پاسخ به این سوال ،یکی از اساسیترین نکات برای سیاستگذاری و مدیریت تعارض منافع در هر نظامی خواهد بود.
ارزشها ،عرف ،قوانین ،فرهنگ و ،...از مهمترین مولف ههای پاسخ به این پرسش م یباشند .برای فهم بهتر ،برخی از این شاخصها بیان شدهاند ،اما
محدود به این موارد نیستند:
yنفع فردی در مقابل نفع مجعی :هرگاه نفع فردی در برابر نفع جمعی قرار بگیرد ،نفع فردی به عنوان نفع ثانویه یا ناب هجا خواهد بود .به عنوان
مثال رعایت حقوق عامه مردم توسط یک مسئول دولتی از طریق شایست هسالاری یا در نظر گرفتن منافع یک نفر از اقوام مسئول دولتی برای
انتصاب در یک مسئولیت.
تلقی میشود. ناب هجا yyyنممفططعااببققکوتتتاببهاامقعدانروتفن::دریمبطکرااببیقردنیتفگبعاربقالاننزودممنعیدماعریهت:اارمیعتخموشبولخًایینبفراعص بینلفنشعدنمابسدهایجتاینافمزنعنافبفهععجبناابه هجواجنافومعناطباکبهقوتجااهتام بسداتتع.نرفعف
عمومی است. و باور
صفحه 14