Page 17 - نبض توسعه شماره ششم
P. 17

‫دانش گاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز‬
                     ‫معاونت توسعه مدیریت و منابع‬

                                    ‫	 آشکا ‌رسازی یا شفاف سازی‬

‫قانون طلایی در تعارض منافع آشکارسازی است‪ .‬برای قضاوت درباره این که موقعیت‬
              ‫تعارض منافع ج ّدی است یا خیر می‌توان از این سؤال روشنگر استفاده کرد‪:‬‬

‫	 ‪y‬آیا فرد در صورتی که بیمار و سایرین به منافع ثانوی او در موضوع مور ‌دنظر پی ببرند‬
                                                              ‫ناراحت نخواهد شد؟‬

‫	 ‪y‬اگر پاسخ این سؤال مثبت باشد باید از آن موقعیت پرهیز نمود یا آشکارسازی حداقل‬
                                                          ‫کار لازم و عاقلانه است‪.‬‬

‫شفاف سازی از چند جنبه می‌تواند به کنترل تعارض منافع کمک کند اول ًا باعث م ‌یشود‬
‫پزشک به موقعی ‌تهایی که از اظهار شفاف آن‌ها خجل می‌شود و گمان می‌کند مردم باور‬
‫نخواهند کرد که تصمیمات او تحت تأثیر منافع ثانویه است‪ ،‬وارد نشود‪ .‬به علاوه شفاف‬
‫سازی به بیمار امکان تصمیم‌گیری آگاهانه‌تری م ‌یدهد تا احتمال سوگیری تصمیم پزشک‬
‫تحت تأثیر منافع ثانویه‌اش را هم در نظر داشته باشد‪ .‬نکته سوم آنکه اگر بیمار بفهمد‬
‫پزشک بعضی منافع خود را مخفی کرده از اعتماد او کاسته م ‌یشود در حالی که اگر ببیند‬
‫پزشک در این رابطه با او به طور باز و شفاف برخورد م ‌یکند اعتماد او افزایش خواهد‬
‫یافت‪ .‬شفاف سازی همچنین به جامعه و مؤسسات پزشکی امکان م ‌یدهد درباره این که چه‬
‫مواردی نیاز به رسیدگی بیشتر دارند و چه مواردی باید ممنوع گردد قضاوت کنند‪ .‬افرادی‬
‫که در سمپوزیوم‌ها شرکت م ‌یکنند یا مقالات را داوری م ‌یکنند نیز باید از ارتباطات مالی‬
‫بین ارائه‌کنندگان مقاله و صنایع اطلاع داشته باشند‪ .‬این توجه به سادگی احتمال وجود تورش‬
‫آگاهانه یا ناخودآگاه در نتایج مطالعه را روشن می‌کند‪ .‬انتشار منافع مالی مؤلفین به عنوان‬
‫یک ضرورت جهت اطلاع دیگران از این منافع توسط بسیاری از مجلات پزشکی نیز به‬

                                                            ‫رسمیت شناخته شده است‪.‬‬

                                                                           ‫	 سیست ‌مهای بررسی و تأیید رسمی‬

‫اغلب مردم در موقعیتی نیستند که بتواند تأثیر منافع ثانویه بر تصمیم پزشک را ارزیابی کنند بنابراین شفاف سازی به تنهایی کافی نیست و ضابط ‌همند‬
‫کردن اقدامات پزشکان و محدود کردن اختیارات آنان در راستای کنترل گروهی از تعارضات منافع موضوعیت م ‌ییابد‪ .‬سیاس ‌تهایی برای ایجاد‬
‫سیستم‌های بررسی رسمی موارد تعارض منافع مانند آنچه در تحقیقات پزشکی اتفاق می‌افتد ارائه شد‌هاند‪ .‬به عنوان نمونه کمیته‌های اخلاق در پژوهش‬
‫علاوه بر کارهای متعدد دیگر موظفند تعیین نمایند طراحی کارآزمایی بالینی و مراقبت از بیمارانی که وارد مطالعه می‌شوند تحت تأثیر شرایط تعارض‬
‫منافع قرار م ‌یگیرد یا خیر‪ .‬مقررات و ضوابط منطق ًا حکم می‌کنند که اعضاء این کمیته‌ها نباید خود در معرض مشکل تعارض منافع باشند در کشور‬

                                                    ‫ما نیز اکنون این کمیت ‌هها در سطح دانشگاه‌های علوم پزشکی و مراکز تحقیقاتی فعال هستند‪.‬‬
‫در دانشگاه‌ها معمول ًا سیستم نظارتی رسمی وجود دارد که محققان باید منابع مالی خود را از طریق آنان به مدیریت دانشگاه گزارش نمایند‪ .‬مدیریت‬
‫از این طریق می‌تواند رعایت نکات ضروری برای جلوگیری از تأثیر تعارض منافع در روند تحقیق (از جمله عدم محدودیت در انتشار نتایج به دست‬
‫آمده) را مورد بررسی و تأیید قرار دهد‪ .‬البته چنین سازوکاری در حوزه‌های آموزش و ارائه خدمات به اندازه پژوهش رشد نیافته است و بی ‌شتر‬
‫اقدامات معطوف به مواردی هستند که به تحقیقات مربوط می‌شوند‪ .‬شاید این موضوع در آموزش مربوط به ماهیت آن و سختی تعیین مصادیق باشد‪.‬‬

   ‫در حوزه خدمات نیز گرچه ضوابطی وجود دارد اما به اندازه کافی دقیق و جامع نیست و نیاز به تعیین دقیق‌تر موارد لازم الاجرا احساس می‌شود‪.‬‬

                                                                                                 ‫	 ممنوعیت‌ها‬

‫در بعضی موارد تعارض منافع ممکن است اثرات سوء وسیع بر اعتماد عمومی داشته باشد که در این شرایط پیشگیری از آنها لازم است‪ .‬این موارد به‬
‫حدی روشن و مهم هستند که می‌توان برای آنها به طور عمومی ممنوعیت در نظر گرفت‪ .‬به عنوان مثال در خط‌مشی انجمن پزشکی کانادا دریافت‬
‫حق الزحمه بیش از حد متعارف نسبت به کار اضافه و هزینه‌های تحقیق از طرف پژوهشگران ممنوع است‪ .‬همچنین پرداخت حق الزحمه صرف ًا بابت‬
‫معرفی افراد مناسب برای ورود به کارآزمایی بالینی ممنوع است زیرا در این شرایط احتمال وسوسه افراد برای جذب شرک ‌تکنندگان بدون کسب‬
‫رضایت نامه آگاهانه معتبر و عدم رعایت معیارهای ورود به مطالعه جدی خواهد بود‪ .‬خط‌مشی فوق پزشکان را از دریافت وجه در قبال ملاقات با‬
‫نمایندگان صنایع یا حضور در فعالیت‌های تشویقی هم نهی م ‌یکنند‪ .‬برگزا ‌رکنندگان برنام ‌ههای باز‌آموزی نیز نباید به دلیل رابطه با شرکت‌های‬
‫حمایت‌کننده برنامه در موقعیت تعارض منافع قرار گیرند‪ .‬این مثال‌ها بیانگر این واقعیت هستند که در مواردی که شدت تعارض منافع بالاست و‬
‫تعاقبات ج ّدی به همراه دارد باید خط‌مشی روشن و شفافی مانع از بروز هرگونه شائبه شده و ورود به موقعیت تعارض منافع را ممنوع نماید‪ .‬مثال دیگر‬
‫از ایران ممنوعیت فروش دارو در مطب یا لوازم پزشکی توسط پزشک معالج است‪ .‬این ممنوعیت به دلیل وضوح موضع تعارض منافع در استفاده از‬

                                                                                                              ‫یک برند یا جنس خاص است‪.‬‬

     ‫‪17‬‬
   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21   22